جهان زیبای من

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۵۴
فریبا Gh

خداوندا !

از همان روزی که تقدیرم رو به دستان بخشنده و مهربان تو سپردم, از همان روز بود که نتیجه توکل و اعتمادم به تو رو در زندگیم دیدم. الان در مرحله ای ام که بدجور حس تعلیق دارم. هزاران فکر از سرم میگذره که نمیدونم جواب هر کدوم چیه؟ نمیدونم باید چطور باهاشون مواجه بشم. همه این اتفاقات بدجور ذهنم رو مشوش کرده...دیگه تمرکزی برای هیچ کاری ندارم. به طرز عجیبی, همه روزام تکراری و کسالت بار میگذره. نه تمرکزی برای مطالعه, نه حوصله ای برای کارهای عقب افتاده, نه حالی برای ادامه برنامه های قبلی که داشتم, نه لذتی از تفریحات همیشگی...به شدت آشفته ام و نمیدونم عاقبت چه خواهد شد! من که در پیش بردن هیچ یک از این وقایع, دستی نداشتم. هر چه بود از جانب پروردگار بود. و میدانم که نتیجه توکلم را می بینم. برای بعد از این هم دلهره نخواهم داشت. چرا که "خدا از قبل, آنجاست."

این روزها فقط به انتظار میگذره. انگار نفس می کشم که بگذره... انگار که روزها را تنها سپری میکنم و نه زندگی!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۱۰
فریبا Gh