جهان زیبای من

چراغ زندگی

جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۰۶ ق.ظ

بی تو ای آرام جان

شعله دارم بر زبان

روز و شب سوزم ز داغ زندگی

تا بیفروزی چراغ زندگی

من جدا از کاروان

مانده ام از همرهان

بر سراب آرزو دلبسته ام

در غبار بی کسی بنشسته ام

همچو برگی در خزان افتاده در راهم خدایا

با دلی افسرده در طوفانی از آهم خدایا

کو مرا حالی که در هستی تو را خوانم خدایا

کو مرا مستی که تا دستی برافشانم خدایا

چو مرغ شب تنها

به دامن شب ها

برآورم آوا

غم جدایی را

نوای شیرینم

صدای فرهادم

طنین مجنونم

ترانه لیلا

نشسته ام به راه تو

مگر شبی بازآیی

فروغ جان خسته ام

شقایق صحرایی

بیا بیا که ره برم به عالم شیدایی

مگر رها رها شوم ز محنت تنهایی

نظرات  (۱۰)

ما بازهم اونجا میایم و تو دوباره از یونی یا بیمارستان میای... ما هم این روزا رو پشت سر گذاشتیم البته نه به این خفنگی ای که تو پشت سر میذاری
پاسخ:
نه عزیزکم ! آن قدرها هم تو میگویی ساده نیست ... اگر بیام خیلی دیر میام و آخر ترم که برسه ساعت 6 عصر از بیمارستان میام و دوباره شبش باید برم یه بیمارستان دیگه برای شیفت شب البته خوشبختانه این وضعیت برای فقط 9 روزه !
کک های من بسی میگزند مرا..از بس که تو میری و میای عزیزم.. تو بگو بعداز رفتن تو با گزیدن کک هایم چه کنم؟
پاسخ:
روشون پماد ضد گزیدگی کک بماااااااااااال
دیگه جرزنی نکن. بهار فصل منه.... فهمیدی؟!!!
پاسخ:
که اگر فصل زیبا و اندوهناک پاییز نبود هرگز زیبایی بهار به مرحله ای از ادراک که باید نمی رسید ... ( از نوشته های فریبا جون ، چاپ شهریور 89 )
جشن عاطفه ها!!! آره ملت دیگه پول ندارن برای بچه های خودشون خریدکنن چه برسه به این حرفهاااا
پاسخ:
یکی بیاد تو جشن عاطفه ها شهریه منو بده ... والا :-l
از امروز ساعتها رو یک ساعت میکشن عقب دیگه داریم میریم تو دل روزای پاییز..دیگه وقتی برسی خونه نزدیکه اذانه
پاسخ:
پاییز با همین چیزها معنا پیدا میکنه :)
دوتا اعتراض گنده دارم از وبت... اول اینکه هر کامنت رو شونصد بار گذاشتم و مجبور شدم هفتصد بار وبت رو رفرش کنم.حتی به وب مامایی ات هم رفتم تا بقیه اش رو اونجا بنویسم. اون وبت هم از اولش نمیومد. بعد هم که اومد کد نظرات نیومد. یعنی دوساعته دارم برای تو کامنت میذارم. اگر این معضلات نبود الان سی چهل تایی برات کامنت گذاشته بودم. ولی خیلی خسته شدم تا این چندتا رو گذاشتم. در ضمن شکلکهای پرشین بلاگ رو تو کامنت نمیشه گذاشت برای همین تو کامنتهام شکلک نداشتم...
پاسخ:
اعتراض وارد نیست . اگه مشکلی داری به سرور ها مراجعه کن . من مسئولیتی در قبال این موضوع ندارم عزییییییییییزم ضمنا شکلک ها رو خودت با دست های خودت بنویس تا بشه شکلک . مث کاری که من تا الان کردم . به همین سادگی :)
چه زیبا بود مثل یه زنگ تفریح
اومدن پاییز رسما مبارک عزیزم
پاسخ:
ممنونم فرزانه ی باطراوت و بهاری من که همیشه پر از شکوفه های نویدبخش زندگی من هستی
سلام وبت خیلی قشنگ بود.اگه وقت کردی ی سری هم ب من بزن...
رررمزززززز.......
پاسخ:
بی ش.ف